بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

باران بهاری

من و هندونه

1390/6/11 0:13
نویسنده : باران
1,268 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب بابام بعد از افطار به مامانی گفت دلش هندونه می خواد ، مامان خانوم هم گفت باران رو نگهدار تا هندونه ببرم و بیارم . بعدش یه توپ سبز بزرگ گذاشت توی سینی روی کانتر آشپزخونمون ، منم که عشق توپ ، شیرجه زدم روی کانتر ، مامانم داد زد بگیرش ، بابا جونم اجازه داد توپ بازی کنم و منم از خوشحالی جیغ زدم اینم عکسای اندر احوالات دقایقی از زندگی هندونه ایی من .

اولش کلی بخاطر اجازه ای که بهم داده شده بود ذوق کردم

هوراااااااااااااااااااا

بعدش می خواستم بلندش کنم و با هاش بازی کنم ، ولی خیلی سنگین بود ، خیلی هم یخ بود

چه خنکه !!! چه سنگینه !!! اااااااااااااااااااااااا

بابایی پیشنهاد داد که بزنم روش ، منم با تمام قدرت زدم روش ، چه صدایی میداد !!!! می خواست فرار کنه فکر کنم فهمیده بود می خوام بخورمش ولی محکم گرفتمش که در نره و بازم کوبیدم روش صداش رو دوست داشتم .

داشت فرار میکرد که گرفتمش

حالا می خورمش ، واییییییییی چه سفته ، نمیشه گاز بزنم !!!!!!

الان میخورمت

پس لیسش میزنم

لیس زدنش بهتره

نخیر نمیشه خوردش این چیه که همه دوستش دارن ؟؟؟؟ بابام عاشقشه ؟ خاله ام میگه به به هندونه ؟ مامانم تا اسمش میاد میگه آخ جون ؟؟؟؟

ما که نفهمیدیم ، این هندونه چیه ؟

ولی یه عکس 2نفری باهاش گرفتم شاید دیگه مامانم اجازه نده رنگش رو هم ببینم

عکس تکی من با هندونه

اما یه خبر خوب ، امروز که رفتیم دکتر برای ویزیت 7 ماهگیم ،دکتر جونم گفت :می تونم هندونه و هلو و خرما و طالبی و .... یه عالمه خوراکی دیگه که مامانم یادداشت کرد ، رو بخورم .

خدایا شکرت که آرزوهام داره برآورده میشن ، شکرت .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سودابه
8 شهریور 90 0:24
با آرزوی سلامتی و شادی و دل خوش برای تو دوست خوبم و خانواده مهربونت ،کمی پیش تر عید فطر رو تبریک میگم و براتون بهترینها رو آرزو میکنم. من هم با کمال میل لینکتون میکنم.
رضا
9 شهریور 90 22:32
اين دوست جديدت كه باهاش عكس انداختي الان پيش منه. ميترسيد تو كه نيستي بلايي سرش بياد. بابا جون خيالت راحت. راستي ميخواي با طالبي و هلو و خرما عكس بندازي؟
خاله غزال
10 شهریور 90 21:21
ای قوربونه اون هندونه خوردنت برم من............خاله شیرجه بزن توش لذذذذذذذذذذذت ببری...هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاه مامان بزرگ که روزه عید هندونه دهنت میذاشت کلی ذوووووووووق کرده بودی و بیدندونه خاله خیلی خوشگل میخوردیش راستی خاله تو چرا منو نگاه هم که میکنی ریییییییسه میری