بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

باران بهاری

هفته اول

باران جونم 2 شنبه 4 بهمن 1389 ساعت 9:55 صبح با وزن 3250 کیلوگرم و 50 سانتیمتر قد در بیمارستان رسالت تهران به دنیا آمدی . خدا خیلی کمکمون بود و دوستمون داشت . خدایا شکرت . روزی که از بیمارستان مرخص شدیم اربعین ( سه شنبه ) بود . رفتیم خونه مامانی و قرار بود آنجا چند روزی بمونیم تا من سرحال تر بشم . درد داشتم ولی با این حال خودم بغلت کردم و از بیمارستان آمدیم خونه مامانی . خاله غزال منتظرمون بود کلی مورد استقبال قرار گرفتی دخمل کوچولو همه خیلی دوست دارن . راستی 5 بهمن تولدم بود و من اصلا یادم نبود . صبح خانم دکتر ابراهیم برای ویزیتت آمده بود که گفت یه کمی چشمت عفونت داره و باید تا یک هفته هر 6 ساعت قطره بریزم و با آب جوشیده خنک ...
10 بهمن 1389

روزی که باران آمد

هفته آخر دی خیلی برف امد وقتی ثانیه های آخر دی میگذشت خیلی احساس خوبی داشتم اینکه دی تموم شد و با شروع بهمن ماه میتونم تو رو بغل کنم از ساعت ۱۲ شب منتظر درد بودم میدونی اول بهمن جمعه بود و ما ۴۰ هفته رو پر میکردیم . از یه طرف هم نگران بودم که نکنه دیر شده باشه و از اول بهمن همش استرس داشتم که چرا دردا شروع نمیشه شنبه رفتم پیش دکتر و معاینه کرد و گفت فردا بیا برای سزارین گفتم من طبیعی میخوام گفت خودت میدونی ولی من ۲ شنبه آخر شب میرم مسافرت و نیستم برو فکرات رو بکن یه سونو هم بده که حجم مایع کیسه آب هم اندازه گیری بشه . وقتی امدیم تو ماشین مامان شروع کرد بیا فردا برو سزارین شو تو یه آدم تحصیل کرده ای زایمان طبیعی هزار جور مشکل د...
9 بهمن 1389