بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

باران بهاری

لغتنامه باراني 3

1391/9/27 16:44
نویسنده : باران
942 بازدید
اشتراک گذاری

پيشرفت قابل تحسينت توي اين يك هفته اخير واقعا من و بابا رو شوكه كرده عزيزم

سزا = رضا

دزال = غزال ( خاله غزال كه بالاخره بجاي علي كه اسم شوهر گراميشه و شما مدتهاست به هر دوشوم ميگي علي و بقيه هم بخاطر راحتي درك شما به زبون خودتون صحبت ميكنن ، حالا ديگه ميتومه اسم خودش رو بشنوه)

سَلـــــــــــــــــــــــــــــــام = سلام ( البته بايد به همين كشيدگي باشه )

بشين من = من بشينم ( هم ميتونه حالت سوالي باشه هم تاكيد بد انجامش )

بوخور من= من بخورم

سوسول = سنبل ( ما گليم ما سنبليم ...)

احسان = دوست عزيزت كه فكر ميكنم به اندازه خاله غزال از شنيدن اسمش خوشحاله

بَبَل = بغل

پَيتو=پتو

پُرببال= پرتقال عشق باران

و خيلي از كلمات كه ميگي و دل همه رو ميبري عسلممممممممممممممممممممممممم

 

 

پسندها (2)

نظرات (0)