باران 6 ماه و 6 روزه
بارانم خاطراتمون رو کامل کردم ،از این به بعد به روزیم .
عزیزم چند روزه قشنگ می شینی ، دیگه تا میشونمت نمی افتی البته هنوز دورت رو ایمن می کنم . چند روزی هم هست که تلاش می کنی برای چهار دست و پا رفتن ولی نمی تونی و عصبانی میشی . خیلی ددری شدی هر کی داره از خونه میره بیرون داد میزنی که تو رو هم ببره . تازگی ها نسبت به کسایی که نمیشناسی غریبی میکنی ( البته با درجات مختلف ) .هنوز از دندون خبری نیست .
امروز به اندازه یه نخود زرده تخم مرغ خوردی یه کمی با شیر و روغن زیتون نرمش کردم برات ، خیلی دوست داشتی . باید توی 10 روز برسونیمش به یه زرده کامل ، سفیده هم که می دونی تا پایان 1 سالگی ممنوعه .
من و بابا خیلی دوستت میداریم خاله ریزه.
اینم لباسی که مامانی برات دوخته تا تو مهمونی های افطاری امسال بپوشی و خوشگل بشی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی