گفتن خبر مامان وبابا شدن ما به آشناها
بعد از گرفتن جواب آزمایش و مثبت بودنش نمی دونستیم اول به کی بگیم بالاخره تصمیم گرفتیم چون همون روز صبح مامان و بابای رضا رفته بودن مکه و هنوز ازشون شماره تماسی نداشتیم فعلا بریم پیش مامان و بابای من رضا یه کیک گرفت و یه سبد گل خوشگلم برای من و کیک رو بردیم خونه مامان اینا با جواب آزمایش خیلی لحظه های فراموش نشدنی بود اون همه ذوق و خوشحالی و.......
فرداشم به خاله غزال گفتیم و اونم از ذوقش با مامان رفته بودن برات یه عروسک کرم خوشگل با لپ لپ خریده بودن
اینم اولین لپ لپ زندگیت جوجه کوچولوی مامان
فرداشم صبح زنگ زدیم مکه و گفتیم برای ما ۳ تاهم دعا کنن و به عمه اکرم هم گفتیم که داره عمه میشه واییییییییییییی خیلی واکنش همه خوب بود فکرکنم همه دیگه منتظر توئه کوچولو بودن
نوشته شده در چهارشنبه پنجم خرداد 1389ساعت 22:47
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی