بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

باران بهاری

گفتن خبر مامان وبابا شدن ما به آشناها

1390/4/20 0:01
نویسنده : باران
451 بازدید
اشتراک گذاری
 
بعد از گرفتن جواب آزمایش و مثبت بودنش نمی دونستیم اول به کی بگیم بالاخره تصمیم گرفتیم چون همون روز صبح مامان و بابای رضا رفته بودن مکه و هنوز ازشون شماره تماسی نداشتیم فعلا بریم پیش مامان و بابای من رضا یه کیک گرفت و یه سبد گل خوشگلم برای من و کیک رو بردیم خونه مامان اینا با جواب آزمایش خیلی لحظه های فراموش نشدنی بود اون همه ذوق و خوشحالی و.......

 

فرداشم به خاله غزال گفتیم و اونم از ذوقش با مامان رفته بودن برات یه عروسک کرم خوشگل با لپ لپ خریده بودن

اینم اولین لپ لپ زندگیت جوجه کوچولوی مامان

فرداشم صبح زنگ زدیم مکه و گفتیم برای ما ۳ تاهم دعا کنن و به عمه اکرم هم گفتیم که داره عمه میشه واییییییییییییی خیلی واکنش همه خوب بود فکرکنم همه دیگه منتظر توئه کوچولو بودن

 نوشته شده در  چهارشنبه پنجم خرداد 1389ساعت 22:47 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله غزال
31 تیر 90 18:47
هورااااااااااااااااااااااااااااااااا خیلی لحظه جالبی بود...من از لحظه ای که فهمیدم انگاری که تو الان قراره بیای خونمون شروع کردم تمییز کردن خونه...همش راه میرفتم و خلاصه هیجان انگیز بود. یادمه با عمو علیرضا رفتیم برات یه شمع خریدیم برای روی کیک که بعد از روشن شدنش به کیک صفایی داد..هاههاهاههاه